محمد ملایی، نیکوکاری برخاسته از میان مردم اوز
شریف بازرگانی:بیستم تیرماه ۱۳۴۹ در خانواده ای فقیر به دنیا آمد.پدرش پاکبان شهرداری بود و برای جبران هزینه های زندگی مجبور بود به غیر از کار شهرداری کارهایی مانند خشت زنی،چاه زنی و کارگری انجام دهد . محمد نیز که فرزند اول خانواده بود از همان اوایل کودکی به عنوان ور دست همراه پدرش کار می کرد .
تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی خواند. شاگرد ممتاز کلاس نبود اما نمراتش نیز پائین نبود و تا مقطع دوم راهنمایی بدون تجدیدی و مردودی ادامه داد . در این سالها بود که ناچار شد به جای درس خواندن ، کار کند . هر چند درس خواندن را دوست داشت اما با این حال برای امرار معاش راهی بندرعباس شد.همیشه دوست داشت که تحصیلات ناتمام خود را ادامه دهد ،زمانی این موضوع را به طور جد پیگیری کرد که پسرش عبدالله دوره راهنمایی بود . جالب این بود که محمد با پسرش دوره راهنمایی و دبیرستان را با هم تمام کردند .
بعد از آن در رشته مددکاری اجتماعی دانشگاه علمی کاربردی بهزیستی پذیرفته شد و تا مقطع لیسانس در این دانشگاه ادامه داد و هم اکنون دانشجوی ارشد رشته مدیریت کسب و کار دانشگاه آزاد اسلامی بندرعباس است.
تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی نقطه عطفی در زندگی محمد بود و این برایش بسیار لذت بخش بود به لحاظ اینکه در انجمن خیریه اهل سنت بندرعباس فعالیت داشت و با تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی به صورت آکادمیک این کار را دنبال می کرد و این باعث پیشرفت در عملکرد وی در امر خدمت رسانی به نیازمندان و رسیدن به هدف شده بود.
فعالیت های اجتماعی سبب شده بود که به عنوان یکی از اعضای معتمدین بازار و محلات قلمداد شود .
او خود بارها عنوان کرده که علاقه ای به فعالیت های سیاسی ندارد و با اینکه اغلب سعی دارد خود را از مسائل سیاسی دور نگه دارد اما به هر حال مسائل اجتماعی با مسائل اقتصادی و سیاسی گره خورده است و باید برای رفع خیلی از مشکلات اجتماع از ابزارهای سیاسی و اقتصادی استفاده نمود برای همین بالاجبار برای فعالیتهای انتخاباتی ، جلسات و همایش هائی که از او دعوت به عمل می‌آید به عنوان فعال اجتماعی و معتمد بازار و محلات مجبور به مشارکت می شود.
چند بار برای عضویت در شورای حل اختلاف بازار و محله اوزیها از او دعوت به عمل آمد که به دلایل مختلف نپذیرفت .
بیشترین علاقه ایشان فعالیت اجتماعی خیریه ای بوده و اینک عضو ه‍ئیت مدیره انجمن خیریه بندرعباس و عضو تشکل انجمنهای خیریه جنوب است .
اینک نتیجه چندین سال تحقیق و تجربه و فعالیت اجتماعی در زمینه خیریه ،کتابی است که به تازگی از او به چاپ رسیده است .
این کتاب با عنوان «تاثیر قرض‌الحسنه بر زندگی فقرا» با زیر عنوان «چگونه وام‌های خرد قرض الحسنه زندگی فقرا را متحول می کند؟»و با مقدمه آقای رضا درمان مدیر عامل شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه گردآوری و تألیف و در تیراژ ۵۰۰ جلد توسط نشر ایلاف به چاپ رسیده است.
در این کتاب به این موضوع پرداخته شده که تجربه سال ها فعالیت خیریه به صورت اعانه ای برای کمک به فقرا نشان داده است که نتوانسته تاثیری در رفع مشکل فقرآنان داشته باشد ،چون مشکل اصلی فقرا نداشتن درآمد است که هزینه های آنان را پوشش دهد.
به گفته محمد ملایی باید الگوی کمک به فقرا در جامعه را تغییر دهیم و با ایجاد اشتغال مشکل فقر آنها را برطرف نمائیم. البته ایشان اعتقاد دارد که این کار فرایندی طولانی دارد و از حوصله خیرین مستقل خارج است زیرا این کار نیازمند به کارگیری دانش،برنامه‌ریزی و پایش مستقیم است.
البته ایشان اعتقاد دارد که قرض الحسنه و حمایت های مالی به صورت مستمری برای کسانی که به هر دلیلی توانایی کارکردن ندارند مانند دو بال است که همدیگر را کامل می کنند اما آن چیزی که امروزه به آن پرداخته نمی شود ، کمک به توانمند سازی نیازمندان است که آنان را از وابستگی و فقر نجات دهد.
او در این کتاب اعلام می دارد که وام های خرد قرض الحسنه در جهت کمک به خانواده‌هایی که نیازمند سرمایه برای ایجاد اشتغال و خرید لوازم ضروری زندگی هستند نیازی اساسی است .هرچند در قدم اول این وام ها برای ایجاد تحول اندک به نظر می رسند اما می‌توان امیدوار بود که این تغییرات کوچک آغازگر تحولی بزرگ در زندگی فقرا باشد.این کار نیازهای ضروری آنها را مرتفع و با سرمایه‌گذاری روی تحصیل فرزندان آنها، خانواده و اجتماع آنها را به مرور از دام فقر نجات می‌دهد.
در این کتاب به علل و ریشه های تداوم فقر پرداخته شده است و راهکارهای علمی و عملی تجربه شده در دیگر کشورها نیز به صورت گام به گام ارائه شده است. این راهکارها نه تنها فقرا را عزت می بخشد و منابع جامعه به جای مصرف، صرف تولید می شود بلکه جامعه ای توانمند و پویا و شاداب خلق خواهد کرد که هم فقرا و هم ثروتمندان برنده این میدان خواهند بود چون فقرا با داشتن درآمد پایدار توانمند خواهند شد و خیرین نیز وجوه خیر آنها در یک چرخه با برگشت اقساط وام و پرداخت وام به نیازمند دیگر برای آنها خیر جاری محسوب خواهد شد.
بسیار عالی. برای جناب ملایی آرزوی موفقیت داریم
پشتکار و وسعت فکر این بزرگوار که مردی خودساخته است قابل تقدیر است
احسنت بر آقای ملایی بزرگوار
امیدوارم بیش از پیش شاهد فعالیتهای فرهنگی و بنیادی اساتید باشیم
احسنت جناب ملایى
در این برهه از تاریخ جامعه نیاز مبرمى به چنین آگاهى هایى دارد، آگاهى از اینکه نیاز به مدرسه و مسجد و … مرتفع شده
نیاز امروز وضعیت مسکن و کار و معیشتى مردمى هست که از وضعیت تورم ساعتى و دقیقه اى مستأصل شده اند، این استیصال باعث درماندگى ذهنى و انفعال و نتیجتاً قبول فقر میشود، قرض الحسنه در جهت،راه گشایى و گره گشایى از کار و وضعیت معیشتى اشخاص به ذهنیت شخص کمک میکند که با فائق امدن بر مشکلاتش هر چند کوچک این اعتماد به نفس را پیدا کند که “مى تواند”، در نتیجه ى این اعتماد به خود چشم انداز مثبتى در زندگى اش ایجاد و سر رشته ى امور زندگى اش را بدست میگیرد.
چندى پیش به چند تا از بزرگان پیشنهاد دادم که ساخت مسکن و واگذارى ان به جوانان که گیرنده ى مسکن مبلغى را بصورت نصف پیش پرداخت و الباقى ماهیانه به قدر اجاره بهاء نرخ روز پرداخت کند که مى شود همان قرض الحسنه، که در جواب من، آن بزرگواران فرمودند: این که پنجاه سال طول میکشه تا پول برگرده، عرض کردم خدمتشون که عجیب است چرا وقتى جایى خیرى خیرى میکند که آن ساختمان میلیاردها هزینه دارد نمیگوید خیر کردم، بازگشتى ندارد
اما زمانى که آن خیر واگذارى به جوانى میشود که طالب بازپرداختش در قالب قرض الحسنه است چرتکه مى اندازید که بازپرداختش طولانیست
مگر هر دو خیراندیشى نیست؟ آن یکى رفت و این یکى به هر بر میگردد و در جایى دیگر دوباره صرف خیر میشود
محتواى کتابتان را نمیدانم اما از خلاصه اى که اینجا عنوان شده بنظرم قدم بزرگى در آگاهى این موضوع به جامعه ى الان با وجود وفور خیراندیشان و جهت دهى اصولى به آن خواهد بود…
درود بر شما
موفق باشید