چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴
 |  19/ نوامبر/ 2021 - 7:11
  |   نظرات: بدون نظر
1,561 views

( امیر رضا رضایى ) شیخ محمد صالح ، مهربان بابای جوانان

 

  

 

 

 

 

 ( امیر رضا رضایى ) شیخ محمد صالح ، مهربان بابای جوانان

( دل نوشته اى در وصف شیخ محمد صالح پردل )

با همان پوشش ساده و همیشگی..
همان تبسمها برلب و همان مهربان نگاه همیشگی…

این دومین باری بود که دیدنش را از فاصله ای نزدیک درک کردم…ولی باز شهامت نزدیک شدن و گرفتن دستانش را که بی گمان، باید گرمی این دست از وجود مهربان و گشاده رویی چهره اش را توامان و یکجا در آن جمع شده باشد را ، نداشتم.

نخستین بار را ، سالی خشک دیدمش که با بغض های بی امانش ، زبان بی زبانان کوی و دشت شده بود در طلب باران..
و نیز زبان مردمی شده بود برای توبه از گناهان ..
دستانش رو به آسمان بود و طلب آب می کرد از خدای باران..

و چه پر بارش شد در زمانه ناامیدی..
و در اوج یاس در سال خشکسالی..

و امروز دومین باری بود که بر حسب ماموریت خبرنگاری خود، از نزدیک دیدمش و باز نشد که بفشارم دستانش را..

اطرافش همه بودند، چون همه سالهای زندگیش، برای همه بود..
ولی باز جرات نزدیک شدنش را نداشتم ..
با خویش گفتم که از فاصله ای به این نزدیکی و دیدن این مظهر مهربانی برای جوانانی چون من، خود غنیمتی است گرانبها در این حد از فاصله ، تا ببینمش..

دیدن این مهربان بابای نسل جوانی که یکجانشین منبر نشد..
وحرکت کرد..
و در حرکت چه برکت عظیمی نهفته است که غوغا کرده در تاریخ بشریت..
و او نیز دریافت چگونگی این حرکت را..
و دریافت و شناخت ،جاده ورود به قلب نسل جوان را..
و‌ پیوند زد قلبها را ، به صاحب و خالق جانها ..

امروز نیز همچون سال خشکسالی آن زمان، بغضش ترکید.. ولی نه برای بارش باران در این خشکسالی کنونی، بلکه برای بارشی دیگر به التماس افتاد..
التماسش صدای ناله بود در انجمن عالمان….

ای کاش شهامت بلندشدن در میان جمعیت را داشتم تا برسم در کنار ترکیدن این بغض ، که باز تکرار همان هزاران بغض و اشکی بود که در طی سالیان حرکتش ، حرکت کرد..
که حرکت کرد و ترکید برای جوانان بی صاحب کوچه و بازار…
کاش می شد برسم به چهره آن رخسار غم گرفته ،..
تا که پاک کنم اشکی را که برای مهربانی در آستانه ریختن بود و جرات کنم تا صدایش کنم :

شیخ محمد صالح
هزاران جوان شنید صدای مهربانی تو را ، در تمام سالهای حرکت طاقت فرسایت به سوی قلبهایشان را..
پاک کن اشکت را..
آیا کافی نیست؟

ولی باز نشد که برخیزم..

بغض کرد و ناله شد در جمع علمای حاضر:
(دریابید جوانان کوچه و بازار را..
و بارش بارانی شوید بر سر همه موجودات این زمین …
و مهربانی کنید بر همه آفاق و انفس را..
و مپرسید از دین و مذهبش را.
و نه از خاک و ملیتش را…)

بغض کرد و ناله درونش ،باز مبدل به امید شد در کلامش ، تا آنکه سرانجام فریاد اقبال لاهور شد برای مهربانی و خدمت به بشریت، فارغ از هر دین و مسلک:

(چین و عرب همارا، هندوستان همارا
مسلم هین هم وطن، سارا جهان همارا)..

چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰
نوزدهمین مجمع عمومی شورای عالی مدارس اهل سنت و جماعت جنوب ایران

 

 

 

 

نگارنده : امیر رضا رضایی( خبرنگار پایگاه خبری موزه اوز )

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آخرین نظرات
  • اخه کی تو مسیر آب خونه میسازه که اینا میخوان این کار غیر اصولی رو انجام بدن...
    در مطلب: اطلاعیه هیأت امنای آب انبارهای اوز در مورد مجموعه ۱۹ برکه شهر اوز
  • آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا......
    سعیدسیفایی در مطلب: بیانیه ستاد دکتر پزشکیان در مورد انتصاب جعفر راستگو به عنوان مشاور استاندار در امور اهل سنت فارس
  • تبریک به فعالین و مسولین این عرصه.... ولی اداره فرهنگ و ارشاد میشه کی؟🤔...
    در مطلب: پیام تبریک اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز به مناسبت روز جهانی موزه
  • درود بر استاندار گرانقدر و مردمی دکتر حسینعلی امیری که با عملکردها و انتصاب های شایسته کم سابقه و بذل توجه به درخواست‌ها و مشکلات مردم و تلاش در همبستگی ادیان و مذاهب بذر...
    سیلوانا سلمانپور در مطلب: بیانیه ستاد دکتر پزشکیان در مورد انتصاب جعفر راستگو به عنوان مشاور استاندار در امور اهل سنت فارس
  • بسیار مبارک است امید است که همراه با فرماندار بومی شهرستان خانم هاشمی بتوانند منشا خدماتی خوب. وموثر. در عرصه عمران. واقتصاد. وزیر ساختهای. اداری شهرستان محروم ونو پای. ا...
    خدمت مشاور. استاندار محترم فارس در مطلب: جعفر راستگو مشاور استاندار در امور اهل سنت فارس شد.
  • خدا رحمت کند مرحوم شرفایی اهل جناح بستک که میگفت اوزیها همیشه دنبال طایفه گری. مثل. خواجه. میر. اخوند. وملا هستند. وعلت عدم پیشرفت شهرشان همین طایفه گری. است به نظر میرسد...
    طایفه گری. در اوز در مطلب: تصویر و مشخصاتی از محمد عبدالغفور ملاحسین یکی از تجار اوزی در بمبئی
  • البته‌ تنها از روی تصویر نمی‌توان به شرح حال‌ کامل‌ زندگی و شغل‌ و سایر موارد پی برد. معمولا چه از قدیم و چه امروز در اکثر عکاسی ها ملزوماتی مانند لباس‌ و کت و شلوار و عی...
    سعید هنری در مطلب: تصویر و مشخصاتی از محمد عبدالغفور ملاحسین یکی از تجار اوزی در بمبئی
  • اداره راه و شهرسازی، اگر در مسیر راهشان گنج کارون هم پیدا شود،گنجها را به غارت می برند و به راه خود کورکورانه ادامه خواهند داد، چون خوب میدانند، در ایران مسؤلی نیست که دل...
    محمد فاروق رکنی در مطلب: کاروانسرای تاریخی «سیفا» را دریابیم.
  • ۹...
    در مطلب: تصویر و مشخصاتی از محمد عبدالغفور ملاحسین یکی از تجار اوزی در بمبئی
  • واقعا برای رییس اداره ی راه و شهرسازی متاسفم که اصلا توجهی به این مساله نداشته ،اگر دغدغه ی ایشان حفظ آثار باستانی بود قبل از عملیات لاقل استعلامات لازم را باید میگرفت و...
    در مطلب: کاروانسرای تاریخی «سیفا» را دریابیم.