در مطالب گذشته مباحثی پیرامون روزنامه نگاران لارستان و تأسیس روزنامه توسط آنان مطرح کردیم و روزنامه های تقدم و جوان را به علاقمندان تاریخ منطقه ای ایران معرفی نمودیم. در این جستار، به معرفی روزنامه بهرام به صاحب امتیازی عبدالرحمن فرامرزی می پردازیم.
ب- زندگانی عبدالرحمن فرامرزی
عبدالرحمن فرامرزی، از روزنامه نگاران، سیاستمداران و حقوقدانان مشهور لارستانی، روز ۲۱ مرداد ۱۲۷۶ در قریه گچویه واقع در منطقه فرامرزان لارستان به دنیا آمد. او دوره کودکی اش را در زادگاهش گذراند و سپس در سن ۸ سالگی به دلیل بروز ناامنی و هرج و مرج منطقه لارستان و برخی اختلافات عشیره ای، به اتفاق خانواده به بحرین رهسپار گردید و مدتی نیز در قطر زندگی نمود و سپس به فرامرزان بازگشت. پس از انقلاب مشروطیت و به توپ بستن مجلس شورای ملی، فرامرزی به همراه خانواده به بحرین بازگشت و تحصیلات خود را در رشتۀ فقه و صرف و نحو ادامه داد و سپس به تدریس در مدرسهى ایرانیان پرداخت و به دلیل مبارزه بر علیه تبعیض و ظلم و ستم انگلیسی ها نسبت به ایرانیان مقیم بحرین، تحت تعقیب قرار گرفت و ناچاراً به قطر رفت و در سال ۱۳۰۱ هجری شمسی به تهران آمد.
فرامرزی در بازگشت به ایران، تحت حمایت علی دشتی مراتب ترقی را پیمود. ابتدا در تهران به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به تدریس در دبیرستان هاى تهران پرداخت، سپس در سال ۱۳۰۳ به عضویت اداره ممیزی تشکیلات مربوط به سانسور مطبوعات و کتاب در ایران درآمد. فرامرزی در سال ۱۳۱۸ به ریاست اداره راهنمای نامه نگاری ( اداره ممیزی ) رسید. بعد از شهریور ۱۳۲۰ فرامرزى به کار مطبوعاتى پرداخت.
ج- درخواست تأسیس روزنامه بهرام
در تاریخ ۲۵ مردادماه سال ۱۳۲۱ فرامرزی از وزارت فرهنگ درخواست امتیاز روزنامه بهرام را نمود. سه روز بعد فرامرزی از اداره کل نگارش وزارت فرهنگ تقاضا کرد نام اروزنامه بهرام را به زمان تغییر دهند. یک ماه بعد در شهریور ۱۳۲۱ فرامرزی درخواست امتیاز روزنامه سروش با روش سیاسی، ادبی، علمی، فکاهی کاریکاتوری و اجتماعی داد. پس از بررسی های انجام شده، وزارت فرهنگ مجوز نشر روزنامه بهرام را به عبدالرحمن فرامرزی داد. متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به شماره های نخستین روزنامه بهرام، تاریخ دقیق تأسیس روزنامه مشخص نشد. شماره ۲۱ این روزنامه در ۲۰ آذرماه سال ۱۳۲۲ منتشر شده، پس می بایست این روزنامه در سال ۱۳۲۲ تأسیس شده باشد.
د- مشخصات نشریه
صاحب امتیاز روزنامه: عبدالرحمن فرامرزی
مدیر مسئول: مهندس خسرو بهروان
محل اداره روزنامه : تهران میدان بهارستان ، کوچه خواجه نوری
عنوان روزنامه و چگونگی نشر آن: روزانه و هفتگی یا ماهیانه: روزنامه بهرام ، روزانه
تیراژ روزنامه: نامشخص
موضوعات و مرام و مسلک روزنامه: سیاسی، ادبی، علمی، فکاهی، کاریکاتوری، اجتماعی، طرفدار حکومت دموکراسی و اصول آزادی
بهاء اشتراک: سالیانه ۴۰۰ ریال، شش ماهه ۲۰۰ ریال، سه ماهه ۱۰۰ریال، تک فروشی ۲ ریال
ه- روزنامه بهرام ارگان حزب عدالت
حزب عدالت از نسل قدیمی روشنفکرانی همچون علی دشتی، ابراهیم خواجه نوری و حسین دادگر بود که در نابسامانی ها و آشوب های اوایل سالهای ۱۳۰۰ شرکت داشتند و در آذرماه سال ۱۳۲۰ تشکیل شد. دادگر هدف از تشکیل این حزب را مقابله با حزب توده می دانست. مهمترین شخص و در واقع تئوریسین این گروه علی دشتی روزنامه نگار بود. آنها در خصوص مسائل داخلی خواستار اداره ارتش توسط غیر نظامیان بودند و در زمینه سیاست خارجی خواستار حضور آمریکا به عنوان وزنه تعادل بین روس و انگلیس بودند.
با شروع فعالیت های انتخاباتی دوره چهاردهم مجلس شورای ملی و رقابت جواد آزادی نماینده چهار دوره قبل لارستان در مجلس شورای ملّی و عبدالرحمن فرامرزی ( کاندیدای حزب عدالت )، شعبه ای از حزب عدالت با تلاش آقایان مرندی، فرزین، دانش، دکتر شقائی و رستگار در لارستان تأسیس شد.
روزنامه بهرام نیز ارگان رسمی حزب عدالت گردید. در بین سال های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ جمله « نگهبان حقیقی کشور عدالت است» و « بهرام ناشر افکار حزب عدالت » در بالای صفحه اول روزنامه درج می شد.
ز – اهمیت روزنامه بهرام
روزنامه بهرام یکی از منابع بسیار ارزشمند جهت بررسی انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، تحولات جنگ جهانی دوم و تاریخ لارستان و همچنین حیات سیاسی، اجتماعی ایرا
اداره راه و شهرسازی، اگر در مسیر راهشان گنج کارون هم پیدا شود،گنجها را به غارت می برند و به راه خود کورکورانه ادامه خواهند داد، چون خوب میدانند، در ایران مسؤلی نیست که دل...
محمد فاروق رکنی در مطلب: کاروانسرای تاریخی «سیفا» را دریابیم.
۹...
در مطلب: تصویر و مشخصاتی از محمد عبدالغفور ملاحسین یکی از تجار اوزی در بمبئی
واقعا برای رییس اداره ی راه و شهرسازی متاسفم که اصلا توجهی به این مساله نداشته ،اگر دغدغه ی ایشان حفظ آثار باستانی بود قبل از عملیات لاقل استعلامات لازم را باید میگرفت و...
در مطلب: کاروانسرای تاریخی «سیفا» را دریابیم.
با تشکر از جناب شیخ عبدالقادر که همیشه خواهان ترقی اوز هستند. انتظار میرود که همراه با فرمانداری. ودیگر مسولان اوز. برای. استقرار. دانشگاه. فرهنگیان پیگیری. نمایند زیرا ش...
تقاضا از جناب شیخ. ومسولان. در فرمانداری. اوز در مطلب: پیام تشکر آمیز شیخ عبدالقادر فقیهی، به رئیس جمهور و سایر مقامات کشوری به مناسبت انتخاب اوز به عنوان پایتخت کتاب ایران
جناب شیخ عبدالقادر فقیهی این شخصیت فرهنگی و این بزرگوار وطن پرست، این خیر بزرگوار همیشه یکی از ستونهای اصلی رشد و توسعه شهرمان اوز چه از نظر ساخت و ساز دانشگاها چه بیمارس...
محمد فاروق رکنی در مطلب: پیام تشکر آمیز شیخ عبدالقادر فقیهی، به رئیس جمهور و سایر مقامات کشوری به مناسبت انتخاب اوز به عنوان پایتخت کتاب ایران
درود بر نیکوکار نامدار ما جناب آقای شیخ عبدالقادر فقیهی که نه تنها با حمایت ها و ساخت و سازهای مراکز علمی فرهنگی در شهر ما و سراسر ایران یادگاری های ارزشمندی بجای نهاده ا...
سیلوانا سلمانپور در مطلب: پیام تشکر آمیز شیخ عبدالقادر فقیهی، به رئیس جمهور و سایر مقامات کشوری به مناسبت انتخاب اوز به عنوان پایتخت کتاب ایران
پایتختی کتاب برای شهرمان اوز مبارک باشد اما انتظار داریم که مسولان. ارشد اوز. در فرمانداری. وشورای شهر بفکر کارهای. اساسی وزیرساختی شهر. مانند. جاده. واب. وتاسیس. ادارات...
تقاضای. از فرماندار محبوب اوز خانم هاشمی در مطلب: اوز با اتحاد و همدلی مسئولین و مردم، پایتخت کتاب ایران شد
با درود و شادباشی صمیمانه این موفقیت افتخار آفرین را به شما و همشهریان عزیز و تمام فعالان و دست اندرکاران حوزه کتاب و کتابخوانی و کتابداری و همراهان و همیاران دیرخانه پای...
سیلوانا سلمانپور در مطلب: اوز با اتحاد و همدلی مسئولین و مردم، پایتخت کتاب ایران شد
روز شنبه اینده ریس علوم پزشکی. لارستان بین ساعت ۱۱تا۱۲ دراستانداری فارس پاسخگوی مردم در مورد بهداشت ودرمان منطقه است دلسوزان وفعالان اوز باید پیگیر نصب سی تی. اسکن بیمارس...
قابل توجه اقای بازرگانی. وسایر دلسوزان در مطلب: حضور مربیان کاراته بانوان شهرستان اوز در استاژ بازآموزی داوری کاراته استان فارس
سلام ودرود به آقای زدایی خبرنگار محترم مردمی متاسفانه نمیدانم چرا مردم ما اوز همیشه خود را کوچکتر از لار می بینن در صورتی که ما هم فرهنگ غنی داریم هم اصالتی دیرینه اوز ا...
در مطلب: نقدی کوتاه، بر کتاب «برکه و کنار» نوشته رستم فتوت