شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
 |  10/ آوریل/ 2023 - 4:00
  |   نظرات: ۶ نظر
540 views

به یاد زنده یاد مادرم لطیفه امین زاده

 

 

 

 

   

 

قدرا پرمون: 

یاد ایامی که مادر داشتیم
افسری زیبنده بر سر داشتیم
زندگی با او مرا افسانه بود
روشنی بخش دلم در خانه بود
مرغ ما از آشیانه پر کشید
لانه ما را رها کرد و پرید

 

به سالهای دور، زمانی که در اوز کار و درآمد آنچنانی برای پدرهایمان وجود نداشت بر می گردم. پدر و پدر بزرگم نیز مانند خیلی از مردان زحمت کش اوزی، برای کسب و کار بهتر و درآمد بیشتر به هندوستان و کشورهای عربی همچون امارات، کویت، قطر و … سفر می کردند.
 

ما زندگی سختی داشتیم و به دور از عزیزانمان زمانی که پدران ما مدت زمان طولانی در جاده های ناهموار بودند و عدم وسیله نقلیه خوب و هواپیما در منطقه خودمان، باعث دغدغه ما بود تا آنان به بندرعباس و سپس به دبی و یا سایر کشورها برسند. تلفن هم نبود که از حال شان و رسیدن شان به مقصد با خبر شویم .
 

آن زمان ما با خانواده پدر و پدربزرگم (با گپه) در کنار هم زندگی می کردیم. ننه بای من ( مادرِ پدرم ) زنی بسیار مهربان بود. مادرم و ننه بای من، بعد از انجام کارهای خانه، با سفارش مادرانی که دختران دم بخت داشتند مشغول دوخت و دوز لباس محلی و رخت گشاد اوز می شدند. پارچه های اطلس و زری، وایل و نوار های رنگارنگ و زیبا را پدر و پدر بزرگم زمانی که به کشور هند سفر می کردند با خود به اوز می آوردند. چون در آن زمان لباس سفید برای عروس در اوز نداشتیم، بنابر این لباس زیبای محلی در رنگهای مختلف توسط زنان هنرمند و زحمتکش اوز دوخته می شد. مادرم زنی مهربان، زحمت کش، با محبت، اجتماعی و مردم دوست بود. بعد ها متوجه شدم که علاوه بر اینکه برای خودش کار و در آمدی دارد عده زیادی از زنان و دختران اوز را نیز به کار گرفته تا آنها نیز درآمدی برای گذران زندگی شان داشته باشند. مثلاً خوس بافی، رنگ زدن پارچه ظریف بَلَه، بافت بند داخل ننتای گشاد ( بند دُم )، خوس زدن بَلَه و …من زمانی که متوجه شدم مادرم باعث در آمد زایی عده ای از زنان و دختران اوز شده بسیار خوشحال شدم و به وجودش افتخار کردم.

 

اینک در کنار پدرم نشسته ام. او نیز مانند من دلتنگ مادر است، مادر مهربانی که بسیار برایمان ارزشمند بود، خدا رحمتش کند. 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

6 Responses to “به یاد زنده یاد مادرم لطیفه امین زاده”

  1. ناشناس گفت:

    به راستی که مرحومه لطیفه امین زاده بانویی بی نهایت متواضع مهربان ومردم دوست بود وبواسطه همین خصلتهای نیکش بانویی سرشناس وتاثیر گذار بود. روحش شاد.

  2. ناشناس گفت:

    خدا رحمتش کنه بهشت جایگاهش ،الهی نور به قبرش بباره ،نازنین زنی بود ،مردم دوست ،با شخصیت ،عاقل ،با تقوا ،و خیرخواه مردم ،
    الهی با نیکان محشور و یاد و خاطراتش تا ابد جاودان .

  3. ناشناس گفت:

    روحش شاد یادش گرامی جنت فردوس نصیبش ببه ما هم افتخار میکنیم به همچون زنی زحمت کش وپر تلاش ومردم دوست اوز همشری عزیز

  4. ناشناس گفت:

    روحش شاد یادش گرامی باد بهشت وجنت جایگاه ابدیش باشه عزیزم مادرت واقعا زنی زحمتکش و مهربان و دوست داشتنی بود خاطراتش تا ابد جاودان باد،?????

  5. ناشناس گفت:

    خدا رحمتش کنه

  6. ماهرخ گفت:

    فیشور زمان قدیم یه ملا فاطمه داشت که با کمک ملا عبدالعزیز حقیقت مکتب خانه داشتند و هردوتاش فوت کردند میشه درباره ملا فاطمه مطلب بگذارید.متشکرم

آخرین نظرات
  • درود بر شما تقدیر و یاد کردن از خدمات بشردوستانه باعث تشویق و دلگرمی بیشتر داوطلبان خواهد شد. هر چند که داوطلبان هلال احمر اهداف و اصول هلال احمر را با جان و دل خود یکی ک...
    در مطلب: هفته هلال احمر و دریغ از حتی یک خداقوت توسط مسئولین شهر و شهرستان اوز
  • سلام اجرکم عند الله به نیت لله خدمت به خلق الله مساوی است با اجر بی نهایت ان شاء الله...
    Mar در مطلب: هفته هلال احمر و دریغ از حتی یک خداقوت توسط مسئولین شهر و شهرستان اوز
  • هلال احمر تو همه برنامه ها پایه ثابته. بدون هیچ چشم‌داشتی ولی متاسفانه......
    ابطهی در مطلب: هفته هلال احمر و دریغ از حتی یک خداقوت توسط مسئولین شهر و شهرستان اوز
  • با سلام در رابطه با روز هلال احمر، بنده نجاتگر هستم و ما داوطلبان هلال احمر شهرستان اوز هیچ موقع به یاد نداریم که توسط هیچ اداره ای روزمون رو برامون جشن و یا تبریک بگویند...
    در مطلب: هفته هلال احمر و دریغ از حتی یک خداقوت توسط مسئولین شهر و شهرستان اوز
  • خیلی هم خوب که تشریف آوردند و این موزه مردمی را دیدند ، آیا خودشان کمکی به پیشرفت این موزه کردند و یا اینکه فقط آمدند دیدند و رفتن؟...
    رکنی در مطلب: بازدید ثریا ترکان بازرس استانداری، از موزه مردم شناسی شهرستان اوز
  • الهی هر چه زودتر دست ظالم از سر مظلوم کوتاه شود...
    یک موزه ای در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
  • غرورآفرین است...
    از اوز در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
  • جالب بود...
    میم در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • ممنونم از پردازش به این موضوع مهم...
    عرفان در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • اخی باخوادن این نوشته زیبا یاد خدابیامرز مادرم افتادم همیشهنان تنوری تفتون وکلوچه میپخت وفذای محلی می خورد ماهم باید این فرهنگ خودمان را نگهداریم وانرا توسعه بدهیم درود ب...
    در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی