شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
 |  25/ آگوست/ 2021 - 11:01
  |   نظرات: بدون نظر
1,322 views

(قدرا پرمون) خاطرات کارهای صبحگاهی خانه پدری در زمان قدیم اوز

 

   

 

 

 

 

 

 خاطرات کارهای صبحگاهی خانه پدری در زمان قدیم اوز

خاطراتی از زمان قدیم اوز در خانه پر از مهر و محبت پدر که هرگز فراموش نخواهد شد . افسوس که دیگر آن روزهای خوش کودکی بر نخواهد گشت ، یادش بخیر.
به پنجاه سال قبل بر می گردیم ، دختر بزرگ خانواده بودم دختری ده ساله شاد و زبر و زرنگ ، همیشه کمک حال مادر ، چون آن زمان دختران بزرگ خانواده پا به پای مادران کار می کردند و بزرگتر ها عقیده داشتند که دختر باید صبح زود از خواب بیدار شود و کمک حال مادر باشد ، راه و روش خانه داری را بیاموزد تا در آینده در زندگی شخصی اش کار بلد باشد و درمانده نشود .

صبح هنگام در اطاق را باز می کنم و به حیاط خانه می روم ، از تابش نور آفتاب بر روی دیوار خانه همسایه می فهمم که چه موقعی از صبح است ، از صدای به هم خوردن النگوهای دستان زحمت کش مادرم که خمیر فطیر را چانه می کرد و بوی خوش عطر نان تازه بر روی بِرزَه متوجه می شوم که در آشپزخانه مشغول پخت نان می باشد. آن زمان نانوایی نداشتیم و مادران هر روز نان تازه می پختند .خودم را به آشپزخانه می رسانم، مادر را می بینم ، احساس می کنم که به همکاری من نیاز دارد ،بعد از شستن دست و صورتم به کمکش می روم ،اول باید به خروس و مرغ های درون لانه آب و دانه بدهم ، آن زمان در اوز سوپری نداشتیم که تخم مرغ بخریم ، تخم مرغ های درون لانه را جمع آوری کرده و به درون سبد پلاستیکی کوچکی می گذارم . بعداً به سراغ بزی می روم که در خانه داشتیم ، باید شیر بز را بدوشم و به کوچه ببرم، که همراه بزهای همسایه توسط چوپان مهربان محله مان برای چرا تا غروب به صحرا برود ، و گرنه در خانه تنها و گرسنه می ماند. آن زمان اکثر خانواده ها برای تهیه شیر و تخم مرغ روزانه خانواده ، مخصوصاً برای تغذیه و رشد کودکان یک یا چند بز و تعدادی مرغ و خروس در خانه نگه می داشتند ،چون مانند امروزه شیشه های پر از شیر خنک و تخم مرغ تازه درون یخچال سوپر مارکت ها نداشتیم .
سپس حیاط خانه را جارو می زنم ،صدای همسایه های مهربان را از کوچه می شنوم که با همکاری هم کوچه را آب پاشی می کردند ،من نیز وظیفه ای داشتم که به کمکشان بروم.با در دست داشتن جارو با آنها همراه می شوم .از اول کوچه تا آخر کوچه را آب پاشی و جارو می زنیم، می گوییم و می خندیم و سرتاسر کوچه مان را تمیز می کنیم .آشغال ها را درون حلب بزرگ خالی روغن نباتی می ریزیم ، چون مانند امروزه سطل های رنگارنگ وقشنگ آشغالی نداشتیم.
جارو زدن کوچه کار هر روزمان بود چون کارگر شهر داری برای تمیز کردن کوچه ها نداشتیم و با همکاری همسایه ها این کار انجام می شد . همسایه های مهربان که همیشه شریک غم و شادی مان بودند و همدیگر را دوست داشتیم.
به آشپزخانه بر می گردم ،نان های محلی و برشته و خوشمزه را که مادر پخته بود ،مهوه و روغن می زنم و درون هَسی صف می دهم. برای صبحانه چای شیرین درست می کنم ،استکان ها و کتری چای را آماده می گذارم و چند عدد تخم مرغ نیز که از درون لانه مرغ ها جمع کرده ام درست می کنم . شیر بز را با پارچه نازک و سفیدی صاف می کنم و همراه هِل و شکر درون کتری کوچکی می جوشانم .همگی دور هم صبحانه می خوریم .
بعداً با پوشیدن لباس و آماده کردن کتاب و کیف ، پیاده راهی دبستان می شوم چون سرویس مدارس نداشتیم . آن زمان مردم زندگی ساده ای داشتند ،و لی با محبت و همکاری در کنار هم زندگی می گذراندند.

نگارنده : قدرا پرمون ( پژوهشگر آداب و رسوم قدیم )

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آخرین نظرات
  • با سپاس فراوان از شما سرکار خانم سیلوانا سلمانپور...
    در مطلب: اهدای لوح تقدیر و تندیس افتخار از طرف کمیته ملی موزه های ایران به موزه مردم شناسی اوز در روز جهانی موزه
  • از شورای شهر میخواهیم که روشن شود که بابت مجوز مرکز معاینه خودرو در شهرستان. اوز که خانم صالحی میگویند. پیگیری. کرده اند. به کجا. رسیده است...
    مرکز معاینه خودرو. به کجا رسید در مطلب: آیا وعده فرماندار و شهردار و شورای شهر اوز تحقق می‌یابد؟
  • سپاس از فرماندار بزرگوار عزیز و شورای شهر اوز وشهردار بزرگوار ومسولین دلسوز اوز انشاالله که موفق پیروز سلامت باشین...
    شهروند دلسوز اوز در مطلب: آیا وعده فرماندار و شهردار و شورای شهر اوز تحقق می‌یابد؟
  • افتخار آفرینی مکرر جنابعالی و یاران همراهتان قابل تقدیر و تحسین است . سرشار از شور و شادی با شادباشی صمیمانه به شما و تمام همشهریان ارجمندی که پشتیبان همیشگی فعالان فرهنگ...
    سیلوانا سلمانپور در مطلب: اهدای لوح تقدیر و تندیس افتخار از طرف کمیته ملی موزه های ایران به موزه مردم شناسی اوز در روز جهانی موزه
  • با تشکر از آقای رشیدی با توجه به سابقه زیاد هلال احمر. در اوز. از کارهای زیر ساختی مانند سالن های امداد وانبار و وسایل نقلیه جدید صحبتی به میان نیامده است انتظار است که ه...
    خدمت جناب رشیدی در مطلب: چکیده ای از فعالیت های جمعیت هلال احمر شهرستان اوز در سال ۱۴۰۱
  • انا الله و انا الیه راجعون...
    در مطلب: حاج رئیس عبدالرحمن احمدیان، بزرگ اوزی های دبی به حق پیوست
  • ای زنده باد خانم فاطمه گل حقیقت بانوی اول فرهنگی استان فارس از فیشور عزیزمان...
    تیره رنگین رکمان در مطلب: شهرداری و کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر اوز به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار می کند.
  • ایا روزیهم هست که وقتی گوشی ها باز کنیم ببینیم نوشته اند امروز اداره ای یا پلیس به اضافه دهی یا اداراه محیط زیستی در اوز مستقر شده است...
    در مطلب: روز شورا مبارک باد، برگزاری روز شورا بدون حضور اصحاب رسانه
  • درود بر مردمان همیشه در صحنه...
    در مطلب: بازدید دو تن از معاونین وزیر میراث فرهنگی و مدیر کل میراث فرهنگی فارس و هیئت همراه از موزه های شهر اوز
  • عالی چیزی نمیشه گفت جز اینکه ما شا الله بر خانم فاطمه گل حقیقت...
    کسبه فیشور در مطلب: دکتر فروغ هاشمی در لیست مدیران فعال ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت