یادداشتی در مورد عکس یادگاری شهرداران اوز، بندرلنگه، لارو بستک در سال ۱۳۳۷
سعید محمودیان: خبری در سایت آفتاب لارستان و ماهنامه پسین اوز مشاهده نمودم که: ” شهرداران ۸ شهرستان جنوب فارس در شهر لار گرد هم آمدند”. این خبر خاطره تاسفآوری به یادم آورد؛ چون در سال ۱۳۳۷ چنین گردهمائی در شیراز تشکیل شده بود که در آن، شهرداران شهرهای فارس از جمله ۴ شهردار شهرهای لارستان در آن شرکت کرده بودند و عکسی هم از این چهار شهردار لارستان در روزنامه پارس انتشار یافته بود.
تاسف من نه به خاطر این بود که آن ۴ شهردار به لقای حق پیوستهاند و دیگر در بین ما نیستند، این گذر عمر است که مرگ دامنگیر همه می شود. تاسف من به این خاطر است که در ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲ که پسین اوز این خبر را در سایت خود گذاشته بود در لیست نامهای شهرهای فارس اسمی از بندرلنگه و بستک دیده نمی شد.
در سال ۱۳۳۷ شهرهای دیگر لارستان شهرداری نداشتند و شهرهای اوز و بستک و بندرلنگه هنوز جزء لارستان و از ایالت فارس بودند. تاسف من به این خاطر است که وزیر کشور نادان و بیاطلاع رژیم پهلوی با مشورت چند رجال سیاسی وقت، بدون در نظر گرفتن خواستههای مردم، به عذر اینکه راه نزدیکتر دریائی و زمینی بین این دو شهر و بندرعباس وجود دارد نمایندگان مجلس را واداشت تا لایحه پیوستن بندرلنگه و بستک به استان تازه تأسیس شده هرمزگان تصویب نمایند.
بسیاری از جمله برادرم مرحوم حاج عبدالله گله کردند که عذر قابل قبول نمی باشد چه با پیشرفت اقتصادی راهها کشیده می شوند و فرودگاهها ساخته می شوند و رسانههای مدرن در دسترس قرار می گیرند و گفتند و نوشتند که تقسیمات کشوری بایستی بر قومیت و زبان و فرهنگ مردم باشد.جدا کردن بندرلنگه و بستک از لارستان که قرنها فرهنگ و زبان یکسان داشتهاند به مانند فرزندی خواهد بود که از مادرش جدا کنند و به دایهای غریبه بسپارند. آن کودک با انواع بیماریهای روانی بزرگ می شود و زیان غیر قابل جبرانی به فارس وارد می آورد که اکنون ۷۰ سال بعد آنرا مشاهده می کنیم.
در کتاب “بندرلنگه در ساحل خلیجفارس” حسین نوربخش می نویسد که شهرداری بندرلنگه در سال ۱۲۷۶ گشایش یافت. اولین شهردار محمد باقر کلانتر لاری بود. آن زمان بندرلنگه یکی از آبادترین بنادر خلیجفارس بود، جمعیت اکثراً مهاجرین لارستانی بودند که در محلات خود اوزی، بستکی، بلوکی، خوری و لاری در صلح و صفا زندگی می کردند. مدتی بعد خالو باقر اوزی در سالهای ۰۳ – ۱۳۰۱ و بعد در سالهای ۰۵ – ۱۳۰۴ مرحوم هودی که اوزی بود شهردار بندرلنگه شدند. طی این دوره شهرداران بندرلنگه به مانند شهرداران شهرهای انگلیس و آمریکا رئیس پلیس هم بودند.
حاجعبدالله محمودیان اوزی شهردار بندرلنگه در سالهای ۳۹-۱۳۳۶ بودند. با جدا شدن بندرلنگه از فارس بندرلنگه روی آبادی ندید و لارستان فارس به صورت ایرانی در آمد بدون نخجوان و ایروان، باکو و تفلیس، سمرقند و بخارا، دوشنبه و عشقآباد، هرات و مرو. این جداشدنیها مرا بسیار متاثر کرده است و حالا که به سن ۸۴ سالگی رسیدهام هر موقع به فکر نزول مقام فرماندار لار می افتم به یاد موقعی میافتم که انترن بخش داخلی بودم و برای دو هفتهای در بیمارستان سلامی کارآموزی می کردم و از استاد بیماریهای روانی دکتر سلامی که داستان خندهآوری می گفت می شنیدم که با تکرار آن مقاله را به پایان میرسانم. دکتر سلامی می گفت: “در زمان مظفرالدین شاه بیمارستان کوچکی ساخته شده بود که در بخش داخلی آن یکی از رجال که اختلال حواس پیدا کرده بود و ادعای شاهی می کرد بستری شده بود. مظفرالدین شاه که شاهی بی سواد و کماطلاع بود تصمیم گرفت از این بیمارستان نوساز و بیمار سرشناسش دیدن نماید. شاه با چند محافظ و همراهان وارد اطاقی می شود و از بیمار سرشناس پرسید:” تو کی هستی؟” بیمار بلند شد و گفت:”من سلطان این سرزمینم”. مظفرالدین شاه با تبسم خندهآوری از بیمار پرسید:” اگر تو شاه هستی پس من که مظفرالدین شاه هستم کی هستم؟” بیمار جواب داد: که “تو هم شاهی ولی فرق من و تو اینست که من به کشور ایران سلطنت می کنم که وسعتش برابر ایران زمان داریوش می باشد و تو بر ایرانی سلطنت می کنی که حدودش دروازه های تهران است”. مظفرالدین شاه و همراهان به خنده افتادند و شاه درحالی که از اطاق خارج می شد گفت” کپه اوغلی دوزدیر”. پدر سگ راست می گوید! از خدا جوئیم توفیق ادب تیرماه ۱۴۰۱
Salaam Ham-shahri arjmand Omid-waram khaundan daastaan Mozaffaraddin Shah lab-khandidi be soorat shomaa be-awarad
Eradat-mand Dr. Mahmoodian
Dear Ham-hamshahri I hope reading story of Mozaffaraddin Shah bring smile to your face. Kind Regard Dr. Mahmoodian
دوستان بزرگوار و پاکدل از لطف شما نسبت به مرحوم مادرم که مردم آن خطه را دوست میداشت و از زندگی در کنارشان خاطرات شیرین داشت سپاسگزارم . خداوند شمارا در پناه خودبگیرد و سر...
شیرازی در مطلب: عکسی تاریخی از دانش آموزان دبستان دخترانه پروین اعتصامی اوز در سال ۱۳۳۷
من که اکنون در سن ۷۲ سالگی به سر میبرم آن دوران را به یاد دارم خانواده شریف و نجیب تیمناک که مادر بزرگوار شما نیز یکی از آنان است حق بزرگی به گردن مردم اوز دارند آنان با...
خضری در مطلب: عکسی تاریخی از دانش آموزان دبستان دخترانه پروین اعتصامی اوز در سال ۱۳۳۷
خداوند آن معلم بزرگوار رامورد رحمت خود قرار دهد که درآن زمان باوجود تمام سختیها علم ودانش خودرا دراختیار دانش آموزان آن زمان قرار داد وبا تشکر ازدختر محترم ایشان که خاطر...
در مطلب: عکسی تاریخی از دانش آموزان دبستان دخترانه پروین اعتصامی اوز در سال ۱۳۳۷
سپاس از آقای شریف بازرگانی و همکارانش...
در مطلب: عکسی تاریخی از دانش آموزان دبستان دخترانه پروین اعتصامی اوز در سال ۱۳۳۷
بسیار عالی. دل نوشته ای زیبا ویادگاری از معلمان خوب. و رحمت. کش. آن. دوران. یاد و خاطره آسان. گرامی...
شهروند. اوز معلم در مطلب: عکسی تاریخی از دانش آموزان دبستان دخترانه پروین اعتصامی اوز در سال ۱۳۳۷
با تشکر. از همشهریان. عزیز دوستدار محیط زیست که باعث سرزندگی. طبیعت ومحیط زیست همگانی. میشوند...
قابل توجه ریس محیط. زیست اوز در مطلب: دومین عملیات پاکسازی طبیعت محدوده آب انبارها با «مشارکت همگانی» در اوز انجام شد
درود به آقا فرهاد گل که همواره فردی توانا و فعال در همه ی زمینه های اجتماعی و فرهنگی بوده و مطالب و مقالات و اشعار زیادی را به ایرانیان و خصوصا همشهریان گرامی تقدیم کرده...
محسن نامی دبی در مطلب: با نویسندگان اوز، فرهاد ابراهیم پور
Janaab Farhad aziz va danesh-parvar Zahmat shoma dar hefz zaban va farhang Evazi hamishe moered setaayesh man boodeh va mibaashad. Omidwaram khosh o horram, salem o tando...
Saeed ahmoodian, M.D. در مطلب: با نویسندگان اوز، فرهاد ابراهیم پور
درود بر جناب محمودا ! قلمتان مانا!🦋...
در مطلب: با نویسندگان اوز، فرهاد ابراهیم پور
دست انهایی که زحمت کشیدن درد نکند خدا برکت بدهد...
در مطلب: بذرهایی که با محبت در دل طبیعت اوز کاشته شد
Salaam Ham-shahri arjmand Omid-waram khaundan daastaan Mozaffaraddin Shah lab-khandidi be soorat shomaa be-awarad
Eradat-mand Dr. Mahmoodian
Dear Ham-hamshahri I hope reading story of Mozaffaraddin Shah bring smile to your face. Kind Regard Dr. Mahmoodian