هادی صدیقی*
کاغذها و دستنوشتههای قدیمی که در هر خانهای ممکن است یافت شوند، بسیار ارزشمند هستند. اینگونه کاغذها و اسناد شاید در نگاه اول اطلاعاتی بسیار ساده را شامل شوند که تنها برای صاحب دستنوشته میتواند جالب و دارای اهمیت باشد؛ ولی برخی از این اسناد وقتی در دسترس یک محقق و پژوهشگر قرار میگیرند، ارزش واقعی خود را نشان میدهند.
برای نمونه این تصویر که یک عقدنامه قدیمی است جز اطلاعات شخصی شاید چیزی برای گفتن نداشته باشد، ولیکن وقتی در دسترس یک پژوهشگر و سندشناس قرار میگیرد از چند جنبه مهم میشود که با خواندن حاشیه نویسی عنایتالله نامور، پژوهشگر و نویسندۀ اوزی، بر این سند میتوان به اهمیت آن پی برد.
این سند که عقدنامه پدربزرگِ پدرم محمدشریف صدیقی (قائد) و مادربزرگِ پدرم هاجر حسیننیا (ملاحسین) است، از طریق دختر عموی پدرم هاجر صدیقی فرزند محمدابراهیم بدستم رسید که آنرا در اختیار عنایت الله نامور قرار دادم و ایشان ضمن رونویسی از روی متن اصلی که در ادامه میآید نظر خود را نیز درباره آن نوشتند که پدرم، محمدشریف صدیقی، نیز نظر ایشان را تایید کرد و عنوان کرد احتمالا پس از وفات پدربزرگشان، محمدهادی صدیقی فرزند ارشد ایشان برای انجام کارهای حصر وراثت این رونوشت را از اداره ثبت احوال گرفته و در اختیار برادرش محمدابراهیم گذاشته تا کارهای حصر وراثت را در بندرعباس نیز انجام دهد و به همین خاطر این سند نزد فرزندان محمدابراهیم به یادگار مانده است و امروز در دسترس ماست.
در ادامه متن و حاشیه نویسی عنایتالله نامور بر این سند را بخوانید:
از روی دفتر ازدواج عقدی قلمی شد
عقد مناکحه و مزاوجه جناب آقای محمد شریف بن محمود قاید اوزی با المسمات عفیفۀ صالحه؛ هاجر بنت المرحوم حاجی عبدالله ملا حسین اوزی؛ به مهر مبلغ نوزده (۱۹) عدد اشرفی فتح علی شاهی پر گوشه طلا؛ هر گوشه ۳ نخود طلا. مع سه مثقال نیم طلا علیحده مع مبلغ ۵۰ تومان وجه نقد رایج؛ جاری گردید. به تاریخ ۲۸ / ربیع الثانی / ۱۳۳۰
……………..
صحت این ازدواج قائمی دائمی از روی دفتر عقدی تحریر گردید. تا واضح باد.
حرره محمد امین بن الحاج محمد شریف
………………………..
خط و امضای محمد امین قاضی زاده مورد گواهی است
کفیل بایگانی اداره آمار لارستان
علی اکبر دانش
تاریخ تنظیم سند ۱۹۱۲/۴/۱۶ میلادی، برابر با ۲۷ فروردین ۱۲۹۱ شمسی است. از فحوای کلام معلوم می شود این خود عقدنامه نیست، بلکه گواهی عقد است. عقد یقینا در عهد احمد شاه صورت گرفته است، ولی این گواهی یقینا در عهد رضاشاه نوشته شده است. صفت «آقا» قبل از اسم داماد نشان میدهد بعد از قاجاریه است و نیز این که «جناب آقا» نوشته شده میرساند در زمانی که این گواهی نوشته شده محمدشریف بن محمود قاید؛ مرد رسیده و پخته ای بوده است و نه یک پسر عزب.
به نظر می رسد کسی ( به احتمال زیاد ) زنده یاد محمد هادی صدیقی این گواهی را درخواست کرده و به محمد امین قاضی داده است. قاضی هم به لار رفته و از روی دفتر عقد و ازدواج موجود در لار رونوشت برداشته و سپس به کفیل بایگانی داده و او بر صحت رونوشت گواهی داده است.
در یادداشت کفیل بایگانی اداره آمار لارستان قید شده «محمد امین قاضی زاده» پس این گواهی صدرصد بعد از ۱۳۱۲ ( سال شناسنامه در اوز) شمسی صادرشده است. چون «قاضی زاده» نام خانوادگی شناسنامه ای قاضی محمد امین است. پس احتمالا در سالهای ۱۳۱۵ یا ۱۳۱۶ این گواهی صادر شده است.
دو نکته از این گواهی می توان به دست آورد: اول این که در سالی که این گواهی صادر شده است ( ۱۳۱۵-۱۳۱۶) که حدس من است ثبت احوال لار همه اسناد را از قاضی اوز گرفته بوده است و قاضی اوز مجبور شده به لار برود و از روی دفتر عقد ازدواج در لار رونوشت بردارد. دوم این که قبل از شناسنامه دادن ( در اوز ۱۳۱۲ شمسی) معلوم می شود قاضی ( هر کسی بوده) دفتری داشته که عقد را در آنها ثبت می کرد و بعدا دفتر را به اداره ثبت لار داده است. البته ممکن هم هست که دفتری نداشته ولی خود عقدنامهها که قاضی نگه میداشته برده به لار و آنها در دفتر ثبت رسمی کرده اند. در هر دو صورت قاضی نزد خودش دیگر سندی نداشته و مجبور شده به لار برود.
چیزی که معلوم ما هست این که زنده یاد شیخ محمد فقیهی در سال ۱۳۱۷ شمسی اجازه دایر کردن اولین دفتر ثبت احوال در اوز را گرفته و از این تاریخ به بعد همه ازدواج ها در اوز ثبت و نگهداری میشده است.
ماحصل این که الان با این سند معلوم می شود قبل از ۱۳۱۷ هرچه که بوده به لار منتقل شده و در آنجا بایگانی شده است.
ای کاش بتوانیم به آن اسناد دسترسی داشته باشیم و اگر آرشیو شده آن را ببینیم تا خیلی از سلسلههای خویشاوندی اوزیها بر ما روشن گردد. مطمئنا آن آرشیو میتواند پرتو بزرگی بر تاریکیهای تاریخ اوز بتاباند.
*نگارنده: دانش آموخته مهندسی عمران و عضو هیئت امنای موزه مردم شناسی اوز
جالب بود
در موزه مردم شناسی و موزه بازرگانان اوز، هزاران برگه از اسناد تاریخی نگهداری می شود که همه این اوراق، دارای شناسنامه خاص خود هستند و توسط واحد پژوهش موزه اسکن و خلاصه نگاری شده است. هر کدام از این اسناد، گوشه ای از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم جنوب ایران خصوصا مردم شهرستان اوز را نشان می دهد. بر اساس نوع اسناد، این مدارک در موزه مردم شناسی و یا موزه بازرگانان اوز نگهداری می شود.
از کلیه دوستداران تاریخ منطقه درخواست می شود که این اسناد را به موزه اوز اهدا نمایند تا با نام خودشان در موزه نگهداری شود..
اقای بازرگانی. باید در دولت جدید که مردم اوز با رای. بالا خود از ان حمایت کردند بفکر مطالبه گری. برای مناصب ومسولان ارشد شهرستان. از بین. جوانان ومدیران بومی اوز. باشیم ودر سمتهای. فرماندار و…..از نیروهای بومی استفاده شود. وتحرکی در شهرستان. ایجاد. نماییم. اینشالله