شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴
 |  6/ ژانویه/ 2024 - 4:22
  |   نظرات: يك نظر
827 views

خاطراتی از زادگاهم اوز

 

 

 

 

 

سعید محمودیان

می‌آمدم از شیراز، مقصدم اوز بود
سال نو و نوروز، ایام بهاران بود

راه بود ناهموار چون چین و خم زلفی
گاه ‌گذر از دشتی، گاه از بر و بیابان بود

نخل‌های هیرم و جویم بودند همه زیبا
در دامن کوه‌ها، همه‌جا سنبل و ریحان بود

دیدنی بود لقاح نخلان در دوُمن(۱) و مِربِت
هُباردادن(۲) آن ایام، کسب‌و‌کارِ بذریاران بود

رسیدیم به اوز، اول روزِ هزار و سیصد و چل
سالی که نوروز و عید فطر با هم، همزمان بود

گذشت ده‌روزی از عمر در خوشحالی و گردش
به‌دست‌افشانی و پای‌کوبی، عروسی نزدیکان(۳) بود

در بازگشت به شیراز، تظاهرات افزون بود
دانشگاه و بازار تعطیل، اعتراض خلق ایران بود

ناصرخان قشقایی ضدشاه در مجلس شورا
در مخالفت با شاه(۴) افتاده در زندان بود

مبارزه خواهر‌زاده‌اش، بهمن‌خان(۵)
قوت قلبی برای ما، جبهه ملی ایرانیان بود

مسافرت از جهرم به شیراز نبود میسر در شب
جاده جهرم پل فسا در کنترل بهمن‌خان بود

به‌‌دستور ژاندارم گذراندیم شبی در جهرم
با تانک و جیپ، سفرها در پناه سربازان بود

امان داد رئیس دولت، عَلَم به بهمن‌خان
شد تسلیم به‌دیدن امضا او که در قرآن بود

به‌زیر پا گذاشت قول ‌و‌ قرار خود عَلَم
هفده آبان چهل ‌و‌ چهار روز تیرباران بود

بدان ای دلبند اوزی که شهادت بهمن‌خان
شروع پیروزی ما، نهضت آزادی‌خواهان بود

زیر‌نویس:
۱- نخلستان‌های اوزی‌ها؛ ملا‌ عبدالله یزدانی، شیخ‌امین جراح خودساخته که با مهارت، پسران را ختنه می‌کرد، صفیه آزینل دختر خواجه‌زین‌العابدین کلانتر، رجایی آموزگار اوز، … ملاابراهیم غفوری و… ؛ نخلستان مِربِت تماماً متعلق به دایی مادرم ملا‌عبدالله بود که در تابستان ۱۳۲۸ هجری‌ شمسی خانه بزرگی می‌ساخت و مرا با خود از دُومن به آن‌جا می‌برد و گوشت و غذا و اجرت به کارگرها می‌داد. روزی دو تومان که با غذا می‌شد نیم ‌دلار آن زمان. هنوز تلمبه نبود، آب از چاه پر آب که چهار تا شش جُم ظرفیت داشت با دول که چهل لیتر آب گنجایش با گاو گاله‌رو به بالا کشیده می‌شد و در برکه‌بندی به قطر ۶ تا ۸ متر و عمق یک متر ذخیره می‌شد، آب چاه برای درخت‌کاری، سبزیجات و حیوانات مناسب بود.
۲- هباردادن: گذاشتن شاخه‌های گل نر در وسط گل‌های ماده بعد از ترکیدن غلاف گل که تاره نام دارد.
رسم بود که در روز هباردادن نخل‌های منازل، بچه‌های ۱۲-۷ ساله را از منزل بیرون می‌کردند چون ابن خلکان روایت‌کرده است که حجب و شرم پیامبر از شنیدن کلمه لقاح (هباردادن) نشان می‌دهد، گویا پیامبر خرک و دمباز دوست می‌داشت و وقتی به دیدن دوستی که نخلستانی داشت می‌رفت از خرک و رطب پذیرایی می‌شد. یک روز بهار، پیامبر به دیدن دوستش رفت و دید بذریاران به درختی که ثمر ندارد بالا می‌روند، پرسید چرا و شنید که آن‌ها نخل‌ها را لقاح می‌دهند پیامبر به شرم افتاد و گفت بگو این کار نکنند. سه ماهی بعد پیامبر به دیدن دوستش رفت و از رطب نیاوردن جویا شد، با توضیح دوست، پیامبر گفت “شما از امور دنیوی خود، اطلاع بیشتری دارید.”.«اَنتُم اَعلَمُ بِه اُمورِ دُنیاکُم»
۳- اشاره است به عروسی محمدمحمودی با حوربان بازرگان و ایرج سیفایی با خدیجه سوداگر.
۴- اصلاحات محمدرضا شاه که‌ در زمان نخست‌وزیری امینی و عَلَم و وزیر کشاورزی ارسنجانی در ۱۳۴۰ و دی‌ماه ۱۳۴۱ تصویب شد و شاه آن را اجرا کرد.
۵ – بهمن‌خان قشقایی فرزند سهراب‌خان و فاطمه صولت‌الدوله متولد ۱۳۲۲ شیراز برای تحصیل به انگلیس رفت ولی تحصیلات تمام نکرد و بازگشت. با این‌که دائی‌هایش عضو جبهه ملی بودند به حزب توده که معتقد به حرکت مسلحانه بودند پیوست و بر علیه دولت مرکزی طغیان کرد. در فروردین ۱۳۴۳ به پاسگاه ژاندارمری دهرم فیروزآباد حمله نمود و جاده‌های جهرم به شیراز و حوالی خنج به‌کنترل در آورد. بعد از سالی زدوخورد چون هیچ کمکی از حزب توده ندید و افراد ایل کم و بیش دست از خدمت کشیدند و مادر و خواهرش به زندان ساواک افتاده بودند با سوگند امان اسدالله علم که در قرآن امضا کرده بود، خود را تسلیم کرد. علم قول و قرار خود زیر پا گذاشت. در ۱۷ آبان‌ماه ۱۳۴۴ بهمن‌خان به جرم قیام تیرباران شد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

One Response to “خاطراتی از زادگاهم اوز”

  1. ناشناس گفت:

    خیلی ممنون از مطالب بسیار ارزشمندترین و قلم شیوا و دلنشینتان

آخرین نظرات
  • بیشترشان لباس ترکی قشقایی پوشیده اند که ربطی به لباس زیبای محلی اوز ندارد...
    اوزی در مطلب: موزه مردم شناسی اوز، رنگین کمان شد
  • درود بر زنان قدرتمند اوزی که همیشه در هر جا پیش قدم بوده اند...
    در مطلب: اسنادی تاریخی از شرکت بانوان اوزی در انتخابات مجلس شورای ملی در مردادماه ۱۳۴۲ شمسی
  • با تشکر از خانم راوند که مطالبات را به زیبایی و با حفظ انسجام مطلب نوشته اند. و با امید به تحقق آن ها....
    ابراهیم احمدی در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • درزمان فرمانداران. سابق. اوز مرتب درسخنرانی ها درباره. تاسبس ادارات جدید. در اوز صحبت میشد اماخانم هاشمی فرماندار جدید. صحبتی ونظری. درباره. ادارات جدید. در اوز نمی کنند...
    پیش نهاد. به. فرماندار. بومی شهرستان در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • درخواستها ومطالبات مردم اوز. از استانداری. باید توسط. فرمانداری اوز ( خانم هاشمی ) پیگیری. ودنبال. شود. وبه مردم هم. اطلاع رسانی. کنند که تاکنون ایشان درباره تاسبس ادارات...
    قابل توجه فرماندار محترم. اوز در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • در بسیاری از شهرهای. تازه تاسیس ادارات جدید. مستقر میکنند. اما نوبت اوز که می. رسد مقامات. استانی. میگویند که در شرایط. فعلی. امکانات ونیرو. نداریم. ایا این بی عدالتی. وت...
    چرا برای اوز تبعیص. قایل میشوند ؟؟ در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • افرین برخانم راوند که حرف دل همه مردم اوز. را می زنند در شهرهایی که همزمان. بااوز ارتقا. پیدا کردند مانند ( بیضا. زرقان. خفر و......) اکثر. ادارات مهم وموردنیاز مردم. مثل...
    فرماندار محترم. واستانداری فارس پاسخ دهند در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • الحق، چرا اینچنین است؟...
    محمد فاروق رکنی در مطلب: درخواست مردم اوز از استانداری: تسریع در استقرار ادارات و افزایش پرسنل آنها
  • سلام ممنون، اطلاعات کامل و ارزشمندی بود. تعدادی از موارد را نمی‌دانستم. برایم خیلی جالب بود....
    در مطلب: رَبعِ رشیدی، نخستین شهر دانشگاهی ایران
  • روحشان شاد یادشان گرامی اجرشان با خداباوران همیشه ماندگار...
    در مطلب: تصویری از بازرگانان اوزی در دبی در سال ۱۳۲۹ شمسی (۱۹۵۰ میلادی)