عنایت الله نامور
ما آنیم که اینیم
تو هرچه هستی بیا تا ببینیم
شیخ محمد صالح بن عبدالرحمن بن علی بن محمد بن ابراهیم بن حاجی بن محمد، معروف به شیخ محمد صالح فارسی و متخلص به تائب اوزی در اوز واقع در استان فارس متولد گردید. تاریخ تولد او با توجه به قباله های قدیمی به ظن قوی ربیع الاول ۱۲۲۹ هجری قمری بوده است. مادرش حلیمه نام داشت و دختر ابراهیم علوی بود.
تائب دارای سه برادر و دو خواهر بود. کودکی او در اوز گذشت. چندی نزد پدر و عمویش حاج شیخ احمد گپ (بزرگ ) به تعلیم قرآن و مقدمات صرف و نحو عربی پرداخت. در سیزده سالگی برای تحصیل نزد شیخ احمد کوهیجی به کوهیج بستک رفت و به سلک صوفیان نقشبندی داخل شد. در بیست و یک سالگی همراه با عده ای دیگر از اوز به منطقه بستک مهاجرت کرد و در روستای دِه تَل مقیم گشت و در آنجا با سید عبدالله قتالی دوستی و همدلی پیدا کرد. وی در همان روستا، با زنی به نام حکیمه ازدواج کرد. ولی چند سال بعد هسمرش درگذشت و از وی صاحب فرزندی نشد. تائب بعد از فوت همسرش، زن دیگری نگرفت و تا آخر عمر مجرد زندگی کرد. وقتی که بیست و هشت ساله بود به حجاز رفت و در مکه نزد عبدالحمید داغستانی به تکمیل تحصیلات پرداخت. آنگاه به اوز و سپس به دِه تَل بازگشت. در آنجا همراه با سید عبدالله قتالی خانقاهی داشت و به ارشاد مردم می پرداخت. تائب تا پنجاه و پنج سالگی در ده تل ماند.
در سال ۱۲۸۵ هجری قمری وقتی که پنجاه و شش ساله بود به قصد هند و دیدار با شاه عبدالغنی دهلوی و دیگر عارفان و صوفیان هند از ده تل خارج شد. ولی چون در هند به مقصود نرسید یک سال بعد به مکه رفت. در آنجا با محمد مظهر مجددی که قطب و مرشد صوفیان نقشبندی در آن عصر بود و تائب او را از قبل می شناخت، انس و الفتی خاص گرفت. تائب احتمالا تا سال ۱۲۹۴ هجری قمری در حجاز ماند و در این سال در سفری که از مکه به مدینه می رفت، در منطقه رابغ در ۱۸۰ کیلومتری شمال غربی مکه و به سن شصت و پنج سالگی درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. آنچنان که از نوشته ها بر می آید تائب مردی بود بلند قد و با قوزی ملایم، لاغر اندام با پوستی خشکیده و ریش متوسط و موزون و سفید. وی پیشانی بلندی داشته است با چشمان نافذ و ابروانی بر جسته. بینی او کشیده و بلند، صورتش گندمگون و لب های کوچکی داشت. عمامه ای به رنگ سفید یا زرد و سفید بر سر می گذاشت، عبای سفید رنگی می پوشید، کفشهای چرم ساغری به پا می کرد و هنگام مطالعه عینک می زد.
جای مهری از تائب بر پای قباله ای که تاریخ ۱۲۸۴ هجری قمری را دارد باقی است. تائب بر مهر خود نوشته بود: العبد التائب محمد صالح

