گزیده اخبار
- پیام تبریک ستاد دکتر پزشکیان به مناسبت کسب مقام برتر فرماندار و مجموعه فرمانداری اوز در استان فارس
- پیام شادباش و تبریک مسئولین موزه مردم شناسی اوز به فرماندار و پرسنل خدوم فرمانداری شهرستان اوز
- به بهانه آغاز سال تحصیلی، سازماندهی سرویس مدارس شهرستان اوز
- بازدید کارشناسان میراث فرهنگی فارس از موزه های اوز و ساختمان در حال احداث موزه مردم شناسی اوز
- پیام تبریک ستاد دکتر پزشکیان شهرستان اوز، به مناسبت میلاد با سعادت پیامبر اکرم (ص) و هفته وحدت
- نامگذاری یک خیابان در شهر اوز به نام «پروفسور عبدالمجید ارفعی اوزی»
- کسب مقام سوم استانی بانوان کاراته تیم پیام هنری اوز در مسابقات قهرمانی استان فارس
- اهدای ۱۸۹ نسخه کتاب نفیس به کتابخانه موزه مردمشناسی اوز توسط آقای هاشم یادگارفرد
- لزوم توجه به خبرنگاران جوان و حمایت از نسل رسانهساز «از پانا تا بزرگسالان دانا»
- کسب عنوان قهرمانی نوجوانان کاراته پیام اوز در مسابقات قهرمانی استان
پدر بزرگم حاج یوسف پرمون
همیشه از شیخ راشد ، پدر شیخ محمد تعریف می کرد و از اخلاق و رفتار نیکش سخن می گفت
آن ایام که در اوز شغل و درآمد آنچنانی نداشتیم .
و پدرانمان برای شغل و در آمد بیشتر راهی دبی می شدند .
آن هم با چه زحمت و دردسری
چون هواپیما نبود و برای رسیدن به مقصد با قایق بادبانی از بندر لنگه راهی دبی می شدند .
آن زمان هیچ وسیله ارتباطی هم نبود که بعد از رفتن از حالشان با خبر بشویم . چه روزگار سختی داشتیم و دلواپس عزیزانمان بودیم .آن ایام دبی نیز امکانات امروزه را نداشت و جمعیت خیلی کم از هندی ، عرب و ایرانی در آن جا ساکن بودند ، برق و لوله کشی آب نیز نداشتند ، پدر بزرگم با شیخ وقت دبی بسیار دوست و صمیمی بودند . شیخ راشد به خودمونی های ساکن در آن زمان اصرار می کرد که تابعیت آن محل بگیرند .
اما پدرانمان راضی نمی شدند و ایران خودمان را به آن سر زمین ترجیح می دادند و فقط برای کار و در آمد زایی به آن جا رفته بودند
پدر بزرگم با شیخ راشد سفری از دبی به شیراز نیز داشتند .
قدرا پرمون