شازده مغروری سرپرست صدور اولین شناسنامه ها در اوز و بندر لنگه
ابراهیم محمودیان: پدرم می گفت: شازده مغروری به قولی، پسر یکی از صاحبمنصبان دربار قاجار، معروف به مغرور السلطنه بوده و از شاهزادگان قاجاری به شمار می رفته است. او می گفت پس از سرنگونی رضاشاه تا به او حضرت والا نمی گفتند روی خوش نشان نمی داد.
ابتدا در سال ۱۳۱۱ برای صدور اولین شناسنامه در دوره رضاشاه به اوز آمده و برای انجام همین کار به لنگه هم رفته است. وی دوباره در اواخر دوره رضاشاه و دهه بیست شمسی به سمت بخشدار به لنگه رفته و اشتهار وی در بین مردم لنگه به این دوره بر می گردد.
محل زندگی وی در خانه حاجی محمد فریدونی در نزدیکی بهزیستی لنگه بوده که هنوز پا بر جاست. شاهکار کاردانی وی، در قحطی سال ۱۳۲۰ و ۱۳۲۱ پس از اشغال ایران به دست متفقین، برای مردم شهر لنگه آشکار شد. وی توانست با رفتن به دهات اطراف با چرب زبانی و یا به زور، گندم و جو برای مردم لنگه به بهای عادله روز بخرد و به نانوایی های لنگه برای پخت نان بدهد و مردم تنگدست را از گرسنگی نجات دهد.
پدرم می گفت: چند روزی از مرگ پدرم ( حاجی رئیس ابراهیم ) در تابستان ۱۳۲۱ نگذشته بود، که یک روز صبح هنوز من و برادرم رئیس محمود( پدر ابراهیم محمودیان دبیر سابق دبیرستانهای لنگه) در مغازه مان را باز نکرده بودیم که ناگهان شازده مغروری سر رسید و دست دور برادرم کرد و پس از تعریف و تمجید از پدر درگذشته مان گفت خواهشمندم که از بار آردی که از دبی برایتان فرستاده اند چند گونی به من بفروشید که صرف نانوائی های لنگه کنم. ما بی خبر از وقایع، جواب دادیم بایستی برویم گمرک، ببینیم چه خبر است.گمرک که رفتیم دانستیم که خالوی بزرگمان ملا عبدالله یزدانی که در دبی تجارت می کرد( وی سپس به شیراز آمده بود که مالک حمام یزدانی و شریکدار پارک هتل شده بود) توانسته بود دور از چشم انگلیسی ها که در دبی خروج آرد را ممنوع کرده بودند، ده دوازده گونی آرد را قاچاقی بار لنگه کند.
پس از تحویل آردها، به شازده مغروری خبر دادیم که یک گونی برای خانه مان در لنگه و یک گونی برای فرستادن به اوز لازم داریم و باقیمانده را به وی می فروشیم. وی هم با خوشحالی قبول کرد و باقیمانده را با نرخ خوبی از ما خرید.
از عجایب روزگار اینکه در ایام عسرت و بدبختی، یکی از شاهزادگان و اشراف قاجار این طور به مردم فلک زده لنگه یاری رساند و آنها را از قحطی و گرسنگی نجات داد.
پدرم از سالیان بعد از بخشداری وی در لنگه خبری نداشت، تا اینکه چند سال پیش، پس از مرگ پدرم، عمویم اسحق محمودیان ( مدیر کل آبادانی و مسکن هرمزگان در اواخر دوره پهلوی) گفت که در اواخر دهه بیست، پسر شازده مغروری با رتبه سرگردی به سمت رئیس شهربانی خرمشهر منصوب شده بود. پدرش مغروری برای دیدن پسرش به خرمشهر می آید و چون شنیده بوده که عمویم رئیس محمود، به خرمشهر نقل مکان کرده، پس از پرس و جو مغازه وی را پیدا کرده و به دیدار وی می آید. عمویم اسحاق می گفت روزی که شازده به تهران بر می گشت پسرش به رئیس محمود گفته که شما بیشتر از من پدرم را دیدید چون هر روز صبح و عصر پیش شما می آمد. عمویم گفت پسر شازده مغروری را پس از کودتای ۱۳۳۲ به جرم هواداری از ملی گرایان و مصدق بازنشسته کردند.
ضمن تشکر از ابراهیم محمودیان که این خاطرات را برای پایگاه خبری موزه اوز ارسال نموده اند، تصویر دستجمعی و اسامی افراد حاضر در تصویر که در تاریخ شهریور ۱۳۱۱ هجری شمسی گرفته شده و با ذکر توضیحاتی که در آرشیو موزه اوز به شماره ۲۰۵ ثبت شده است را تقدیم علاقمندان به تاریخ جنوب ایران و خصوصا شهرستان اوز می نماییم.
آرشیو موزه مردم شناسی اوز
موضوع: صدور شناسنامه در اوز صاحب تصویر: اسامی: ردیف بالا ایستاده از راست به چپ : عبدالرحیم افسری، میر محمد رضا شکیبا، محمد نور کامیاب، ناشناس، محمد کامل دانش، ناشناس ردیف نشسته روی صندلی از راست به چپ : ملا احمد کرامتی، ملا محمد امین کرامتی، شازده مغروری (سرپرست گروه صدور شناسنامه)، محمد امین دانشمند، خواجه محمد رفیع نامور (کلانتر وقت اوز ) ردیف پایئن نشسته از راست به چپ: عبدالرحمن حسین نیا، رئیس عبدالرحیم کمالی، میر حاجی صدیق، مامور دولت، مامور دولت، مامور دولت، محمد نور محمد عابد تاریخ: ۱۲ تا ۲۲ شهریور ۱۳۱۱ مکان: اوز شماره: ۲۰۵
احسنت به فرماندار و مسول. اداره وهمه دست اندر کاران هلال احمر. اوز که توانستند این خودرو. را برای. شعبه. اوز بگیرند. با تشکر. اوزی. کارمند. بانک...
سپاس. از فعالان. در هلال احمر اوز در مطلب: افزایش ناوگان خودرویی جمعیت هلال احمر شهرستان اوز
با تشکر از شما فعالین شهر اوز لطفا از خانم محترم فرماندار بخواهیم که برای شهرستان اوز یک خبرنگار برای صدا وسیمای فارس معرفی. نمایند تا شهر اوز. از بی خبری. در سطح استان خ...
حکایت خبر نگار صدا وسیما در اوز در مطلب: دیدار مسئولین و یاران موزه مردم شناسی و اعضای شرکت تعاونی کارآفرینان با فروغ هاشمی فرماندار جدید شهرستان اوز
سلام ودرود برشما انشالله موفقباشید...
در مطلب: ۷ اثر تاریخی-فرهنگی موزه مردمشناسی اوز در فهرست آثار ملی به ثبت رسید
واقعا کارتان در زمینه ثبت این اشیا از شهر اوز ارزشمند است تبریک و خسته نباشید میگویم...
اوزی در مطلب: ۷ اثر تاریخی-فرهنگی موزه مردمشناسی اوز در فهرست آثار ملی به ثبت رسید
,,کرباخی شلوار زنانه است کلا نیست...
در مطلب: ۷ اثر تاریخی-فرهنگی موزه مردمشناسی اوز در فهرست آثار ملی به ثبت رسید
فرماندار اوز خبر میدهند که بزودی زود. اداره ثبت. اسناد. در اوز مستقر میشود که مردم انتظار. دارند این نمایندگی درایام هفته کامل. باز باشد وبا داشتن کارمند کافی همه کارها....
تقاضا از فرماندار محترم شهرستان اوز در مطلب: تقریب به جای تخریب، به بهانه انتصاب نخستین فرماندار زنِ اهلِ سنّت در فارس
روز زبان مادری بر همه فرهنگدوستان مبارک متاسفانه حدود نیمی از زبانهای دنیا در خطر نابودی قرار دارد، مرگ هر زبان به معنای از دست رفتن مجموعهای از تاریخ، فرهنگ و آداب و...
در مطلب: ۲۱ فوریه سوم اسفند روز جهانی زبان مادری مبارک باد
ماشاءالله، بری خش و ولم و جوهو هاد...
در مطلب: ۲۱ فوریه سوم اسفند روز جهانی زبان مادری مبارک باد
از اقای بازرگانی به عنوان شخصیت فرهنگی انتظار داریم که از مسولین شهرستان بخواهند که یک نفر خبرنگار ویژه صدا وسیما فارس. در اوز. تعیین نمایند تا شهرستان اوز هم. مانند سایر...
تقاضا از جناب شریف بازرگانی در مطلب: ۲۱ فوریه سوم اسفند روز جهانی زبان مادری مبارک باد
با عرض سلام... انتقاد و ناراحتی دردی دوا نمیکند.... باید به مراجع بالاتر و جمع آوری امضا پیگیری و آگه لازم بشه از طریق قانونی شکایت و.........
در مطلب: کاروانسرای تاریخی سیفا در شهرستان اوز، بر اثر سهل انگاری مسئولین در حال تخریب است.
سپاس از مطلب خوب شما
واقعا انگلیسی ها چه جنایت هایی در حق مردم جهان و ایران نکرده اند.
انگلیس بدتر از ابلیس