سعید محمودیان: با سلام. به عرض میرسانم که اهدای اشیاء و مجلات قدیمی و کتابهای قدیمی خانم ثریا شریفزاده به موزه اوز چنان تحسینآمیز دانستم که تشویق شدم چند شماره از روزنامه سال ۱۳۰۹ شفقسرخ که خواهرزادهام ابراهیم ۳۰ سال پیش هدیه داده بود، به موزه مردمشناسی اوز تقدیم نمایم تا بایگانی شوند و سالهایى که ما دیگر نیستیم آن روزنامهها در موزه اوز باشند و یادی از ما به خاطر دیگران آورند تا همانطور که شیخ اجل سعدی گفته است:
غرض نقشی است کز ما باز ماند که هستی را نمیبینم بقائی مگر صاحبدلی روزی بهرحمت کند درحق درویشان دعائی
روزنامه شفقسرخ به طور روزانه توسط مرحوم علی دشتی در تهران صد سال قبل منتشر میشد و چند شمارهای از آن در کتابخانههای ملی و مجلس و دانشگاه تهران بایگانی شدهاند و شمارههای ۱۵۰۳، ۱۶۵۲، ۱۷۲۰، ۱۷۲۳ سال ۱۳۰۹ که نزد من نگهداری شدهاند توسط خواهرزادگانم تقدیم موزه مردمشناسی اوز میکنم.
قسمتی از یکی از این شمارهها، شماره ۱۵۰۲ شفقسرخ سهشنبه ۶ خرداد ۱۳۰٩برابر با ۲۸ ذیالحجه ۱۳۴٨ و ۲۷ مه ۱۹۳۰ که خبر ناگواری از بندرلنگه تحت عنوان “سوختن عده زیادی از حجاج” گزارش میدهد اسکن نموده برای سایت میفرستم که اعمال نیکوی خلق بندرلنگه یادآوری گردد.
روزنانه شفقسرخ حادثه را چنین شرح میدهد:” در کشتی آسیا که در بندرلنگه لنگر انداخته بود ساعت ۸ صبح ۲۱ مه حریق واقع و جهازات دیگر که در بندر بودند فوری با قایقهای نجات به کمک آمده ۹۵۰ نفر از ۱۵۰۰ زوّار متوحش را نجات دادند و بعد از آن سیصد نفر به ساحل رساندند و ۱۱۲ نفر مفقودالاثر و ظن آن میرود که هلاک شده باشند..”
فداکاریهای اهالی بندرلنگه قابل تقدیر میباشد. برادر بزرگم حاج عبدالله از قول پدرم روایت میکرد که زائرین، مسلمانان شیعه اسماعیلیه بودند که بعد از زیارت بیتالله به کربلا و نجف رفته بودند و از طریق بصره و بندرلنگه به زادگاه خود بمبئی و کراچی برمیگشتند. در آن زمان بندرلنگه آبادترین بندر خلیجفارس بود، چندین کشور در بندرلنگه کنسولگری داشتند و شرکت بزرگ مانند گرپال ونکهوس آلمانی و شرکت کشتیرانی گرمیمکنزی نمایندگی داشتند و بهطوری که در کتاب تاریخ بندرلنجه نوشته کامله بنت عبدالله بن علی القاسمی و کتاب بندرلنگه در ساحل خلیجفارس نوشته حسین نوربخش آمده است که بندرلنگه محل اولین فرودگاه ایران در سال ۱۹۱۸ میباشد. یکی از تجار بزرگ بندرلنگه پدربزرگ من حاجی رئیس محمدرفیع، داماد شیخ عبدالجبار ابن شیخ حاج احمد گپ بود.
خیلی هم خوب که تشریف آوردند و این موزه مردمی را دیدند ، آیا خودشان کمکی به پیشرفت این موزه کردند و یا اینکه فقط آمدند دیدند و رفتن؟...
رکنی در مطلب: بازدید ثریا ترکان بازرس استانداری، از موزه مردم شناسی شهرستان اوز
الهی هر چه زودتر دست ظالم از سر مظلوم کوتاه شود...
یک موزه ای در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
غرورآفرین است...
از اوز در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
جالب بود...
میم در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردمشناسی
ممنونم از پردازش به این موضوع مهم...
عرفان در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردمشناسی
اخی باخوادن این نوشته زیبا یاد خدابیامرز مادرم افتادم همیشهنان تنوری تفتون وکلوچه میپخت وفذای محلی می خورد ماهم باید این فرهنگ خودمان را نگهداریم وانرا توسعه بدهیم درود ب...
در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردمشناسی
مطلب بسیار جالب و ارزنده ای است به راستی که غذا های سنتی ومحلی. پیوند دهند نسلها. و مردمان. یک خطه. میشوند...
اوزی. از شیراز در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردمشناسی
کاش این کتاب ارزشمند دوباره چاپ بشه من الان جند سال هست دنبال نسخه ی کتاب هستم، ولی متاسفانه اصلا گیر نمیاد...
در مطلب: کتاب تاریخ دلگشای اوز ، هدیه خاندان کرامتی به مردم اوز
با تشکر که یاد گذشته را در دلمان زنده کردید ولی بهتر بود کاملتر توضیح میدادین که به ازای هر بچه ی فوت شده فکر کنم دو تا کوزکی میدادن . در هر حال خوبه که سنتهای قدیم رو نس...
در مطلب: کوزَکای بَراتی، کوزه ای با خاطراتی به شیرینی سالهای کودکی
پاسخ به اوزی ساکن شیراز: “ اکثریت مطلق گویشوران این زبان، آن را زبان اچمی مینامند. “ بر پایه ای چه مدرکی ؟ در مورد زبان و یا گویش اوزی و زبان بیشتر مردم جنوب استان پارس...
احمد ز اوزی در مطلب: با نویسندگان اوز (۲) – عبدالله خضری