پنج شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
 |  16/ سپتامبر/ 2022 - 7:49
  |   نظرات: يك نظر
593 views

سخنی باخودم در حاشیه دیدار نماینده با مردم در اوز

 

 

 

 

 

 

 

 سخنی باخودم در حاشیه دیدار نماینده با مردم در اوز

 

 بهرام رفیعی: در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ جلسه ای با حضور نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی برگزار شد و در آن جلسه جمله «من از پشت کوه آمده ام» گفته ی یکی از روسای شورای روستای تابع شهرستان اوز بود.
چند روزی است که این جمله ذهنم را حسابی قلقلک می دهد، چون بنده هم از زیر آن کوه برخاسته ام. زیر آن کوه مردمانی زیسته اند و زندگی می کنند که به قول رئیس شورای آن، از کمترین امکانات رفاهی، فرهنگی و ورزشی نسبت به دیگر مناطق شهرستان برخوردارند. اما بهترین ورزشکاران و مهمترین استعداد های تحصیلی را در خود جای داده است . اکنون بیشترجوانان این روستای زیرکوه از پسر و دختر در رشته های پزشکی و غیره در خارج به تحصیل اشتغال دارند و احتمالا تا چند سال آینده بتوانند خدمات پزشکی منطقه را تامین و در رشته های دیگر هم از تخصص این جوانان بهره مند گردند. به یاد این جمله بهمن بیگی افتادم «من از پشت کوه آمده ام ». همین از پشت کوه آمده، بعدها چه غوغایی و چه شور و شعوری در طایفه و ایل تبار ترک ایجاد نمود که در ظرف چند دهه، بی سوادی در تمام دشت و دمن و زیرکوه و پشت کوه یافت نمی گردید. با خود گفتم هر چه شمع و گل و پروانه و بلبل جمع اند در مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه ها و ادارات کل و استانداری ها، همه هم دارای ژن برتر هستند، چرا نمی توانند گلی به سر این ملت بزنند. کاش برای یک بار هم که شده سکان هدایت مجلس و تمام وزارتخانه ها و استانداری ها به دست این از پشت کوه و زیر کوه آمده ها که کم هم نیستند، بدهند . شاید ژن برترها بهتر بتوانند ملت را به سرمنزل مقصود برسانند. این از جنبه فولکلوریک بود که باخود داد سخن می دادم. چون سخن با نماینده و نماینده نماینده در چند روز پیش هر کس از ظن خود شد یار من یا رقیب من. هیچ کس از دید فرامنطقه ای و ملی که جوهره نوشتار من بود نگاه نکرد.

فهمیدم چقدر این مجلس که محل قانون گذاری است مهجور و محصور در حصار تنگ دید شهری و قومیتی است. ‌اگر روزی به توب بسته شده، اگر روزی بزرگترین توهین ها نثارش گردیده است، امروز چقدر بی مهری می بیند، چقدر جایگاهش تنزل یافته است که همه وظیفه قانون گذاری مجلس را در اولویت چندم قرار می دهند. اگر هم قانونی تصویب می کنند تحت عنوان مصونیت، محدودیت شدید می گذارند که مردم آرزو دارند از خیر آن بگذرند.

در شهرستان اوز که مردمش به اذعان دیگران، مردمی فرهنگی اند، چرا در فرهنگ سیاسی از خود مایه نمی گذارند و در دیدار چهره به چهره با نماینده محترم پرسش هایی که می کنند مجلس را در حد و اندازه اصلی خود که قانون گذاری است نمی بینند؟ وظایفی از نماینده می خواهند که معمولا جزو وظایف قوه مجریه است . مثلا تاسیس جاده یا مرمت آن در حوزه ی وظایف وزیر راه و ترابری است. البته نماینده محترم باید نظارتی هم داشته باشد تا حقی را ناحق نکنند. چقدر خوشحال از اینکه بودجه ی تحت اختیار خود مبالغی به حوزه های تحت پوشش نمایندگی خود اهدا می نماید. البته این بهترین تفاوت این دوره نسبت به دوره های قبلی است . لااقل معلوم می گردد نماینده پولی در اختیار دارد، فارغ از اینکه توزیع پول جزو وظایف اوست یا خیر. توزیع عادلانه آن در حوزه نمایندگی خود امتیاز محسوب و باعث پر رنگ تر شدن حضورش می گردد و خوب هم هست. اما این خوب بودن ه‍ا نباید ما را از اصل غافل نماید که مجلس، مجلس قانونگذاری این. از دل آن باید قانون در رگ و پوست جامعه ساری و جاری گردد. تا دیگر لازم نباشد برای احراز کوچکترین حقی هزینه داد. تعارف را هم بگذاریم کنار که بعد از ۷۰ سال بخشداری که بخش های همجوار با قدمت خیلی کمتر گوی سبقت را ربودند و شهرستان شدند، بگوییم این شهرستان شدن را از کام شیر گرفتیم.
البته که باید زحمات مسئولین شهری را نادیده نگرفت و از مسئولین کشوری هم تقدیر نموده و سپاس گفت که بعد از ۷۰سال بدون تنش و در فضایی آرام و صمیمی به شهرستان رسیدیم.
امروزها مهتری را باید در جایی دیگر جستجو و خطر کنیم و از کام شیر بگیریم. «قانون» همان که نزدیک به ۱۵۰سال پیش مستشارالدوله اعلام کرد تمام مشکلات ما در یک کلمه است، نبود قانون، کتابش هم یک کلمه نامید تا حکومت قانون ایجاد گردد. اما نشد، متاسفانه آنقدر با این کتاب بر سرش کوفتند تا کوبیده و فوت شد.

به هرحال داشتن اندیشه قانون گرایی ارزش آن را دارد که برای به دست آوردن آن خطر کنیم. به کام شیر رویم تا مهتری و بزرگی منطقه و شهرستان و کشور خود را تضمین نماییم . 

 

مهتری گربه کام شیر در است
شو خطر کن زکام شیر بجوی 

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

One Response to “سخنی باخودم در حاشیه دیدار نماینده با مردم در اوز”

  1. خدمت جناب رفیعی گفت:

    وضعیتی که در جلسه ای که شما دران حاضر بودید امروزه در تمام ایران وحتی شهرهای بزرگ نیز تکرار میشود تمام مردم از نمایندگان مجلس تقاضای کارهای اجرایی دارند نگاهی به رسانه واخبار تلویزیون ومطبوعات حاکی از این مسأله است و نمایندگان هم به اینکارهایشان افتخار میکنند. جناب نماینده به لار وگراش. وخنج هم که میروند صحبت از کارهای اجرایی است بنابراین این ویژه شهرستان فرهنگی اوز هم نیست خلاصه مجلس اهم مانند دولت وقوه قضاییه ماست وکلا شرایط امروز ما را نشان میدهند.

آخرین نظرات
  • خیلی هم خوب که تشریف آوردند و این موزه مردمی را دیدند ، آیا خودشان کمکی به پیشرفت این موزه کردند و یا اینکه فقط آمدند دیدند و رفتن؟...
    رکنی در مطلب: بازدید ثریا ترکان بازرس استانداری، از موزه مردم شناسی شهرستان اوز
  • الهی هر چه زودتر دست ظالم از سر مظلوم کوتاه شود...
    یک موزه ای در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
  • غرورآفرین است...
    از اوز در مطلب: سندی تاریخی در موزه اوز و اعلام حمایت مردم اوز از فلسطین در سال ۱۹۴۸
  • جالب بود...
    میم در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • ممنونم از پردازش به این موضوع مهم...
    عرفان در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • اخی باخوادن این نوشته زیبا یاد خدابیامرز مادرم افتادم همیشهنان تنوری تفتون وکلوچه میپخت وفذای محلی می خورد ماهم باید این فرهنگ خودمان را نگهداریم وانرا توسعه بدهیم درود ب...
    در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • مطلب بسیار جالب و ارزنده ای است به راستی که غذا های سنتی ومحلی. پیوند دهند نسلها. و مردمان. یک خطه. میشوند...
    اوزی. از شیراز در مطلب: اهمیت حفظ غذاهای بومیِ جنوب فارس و هرمزگان، از منظر مردم‌شناسی
  • کاش این کتاب ارزشمند دوباره چاپ بشه من الان جند سال هست دنبال نسخه ی کتاب هستم، ولی متاسفانه اصلا گیر نمیاد...
    در مطلب: کتاب تاریخ دلگشای اوز ، هدیه خاندان کرامتی به مردم اوز
  • با تشکر که یاد گذشته را در دلمان زنده کردید ولی بهتر بود کاملتر توضیح میدادین که به ازای هر بچه ی فوت شده فکر کنم دو تا کوزکی میدادن . در هر حال خوبه که سنتهای قدیم رو نس...
    در مطلب: کوزَکای بَراتی، کوزه ای با خاطراتی به شیرینی سال‌های کودکی
  • پاسخ به اوزی ساکن شیراز: “ اکثریت مطلق گویشوران این زبان، آن را زبان اچمی می‌نامند. “ بر پایه ای چه مدرکی ؟ در مورد زبان و یا گویش اوزی و زبان بیشتر مردم جنوب استان پارس...
    احمد ز اوزی در مطلب: با نویسندگان اوز (۲) – عبدالله خضری